اولین عشق من ، مدیرم بود

زندگی باغی ست
که باعشق باقی ست
مشغول دل باش نه دل مشغول
بیشتر غصه های ما ازقصه های خیالی ماست
اگر فرهاد باشی همه چیز شیرین ست.....

اولین عشق من ، مدیرم بود...

بزن نی که بس دلگیرم امشبخدا داند ز غم میمیرم امشببه جان آمد دلم زین زندگانیفغان از جور و از بی زبانیبزن نی زن از این نالان ترم کنبزن آتش به دل خاکسترم کنبزن نی زن که دلتنگ از زبانمبزن نی زن که رسوای جهانماز این سازت مرا غمگین ترم کنمرا آتش زن و خاکسترم کنبزن نی زن که با من هم نواییتو هم میسوزی و هم درد ماییتو هستی گریه هایم را بهانهبخوان بار دگر از غم ترانهکتاب درد و غم در سینه دارمبه خاک این دفتر غم می سپارم اولین عشق من ، مدیرم بود...ادامه مطلب

اگر ذره بین نگاه قوی باشد
در تمام صفحه های ورق خورده ی زندگی اثر انگشت او دیده می شود
چه بچه گانه است که فکر می کنیم
همه اش را به تنهایی ، رنگ کرده ایم . . .

اولین عشق من ، مدیرم بود...

گفتم: خدایا از همه دلگیرم گفت: حتی از من؟
گفتم: خدایا دلم را ربودند گفت: پیش از من؟
گفتم: خدایا چقدر دوری گفت: تو یا من؟
گفتم: خدایا تنها ترینم گفت: پس من؟
گفتم: خدایا کمک خواستم گفت: از غیر من؟
گفتم: خدایا دوستت دارم گفت: بیش از من؟
   

گفتم: خدایا اینقدر نگو من گفت: من توام ، تو من . . .

اولین عشق من ، مدیرم بود...

زغال های خاموش را

کنار زغال های روشن میگذارند

تا روشن شود

چون همنشینی اثر دارد....

ما هم مثل همان زغال های خاموش

اگر کنار افرادی بنشینیم که روشنند

که گرما و حرارتی دارند ،

ما هم به طبع آن ها نور و حرارت و گرما پیدا میکنیم.....

پس آدمی رو انتخاب کنید که شما را روشن میکند به شما انرژی ببخشد.

اولین عشق من ، مدیرم بود...

ببخشیداما نگذارید ازشما سوءاستفاد اولین عشق من ، مدیرم بود...ادامه مطلب

بعضی از آدمها مثل یک آپارتمان هستند  مبله ... شیک ... راحتاما دو روز که توش زندگی میکنی ، دلت تا سرحد مرگ میگیره بعضی آدمها مثل یه قلعه هستند ،خودت را می کشی تا بری داخلش ،بعد می بینی اون تُو هیچی نیست جز چند تا سنگ کهنه و رنگ و رو رفته اما ... اولین عشق من ، مدیرم بود...ادامه مطلب

تا به حال به آپارتمان دقت کردی

سقف زندگی یکی کف ، زندگی دیگری ست

دنیا به طور شگفت آوری شبیه یک آپارتمان است

سقف آرزوهای یکی ، کف آرزوهای دیگری ست!

چارلی چابین میگه:

آدم خوبی باش

ولی وقتت رو برای اثباتش به دیگران تلف نکن....

همیشه آنچه که در مورد من میدانی باور کن...

نه آنچه که پشت سر من شنیده ای...

من همانم که دیده ای نه آن که شنیده ای!!

اولین عشق من ، مدیرم بود...

بوی بهشت می شِنوم از صدای تو

نازکتر از گل است، گلِ گونه های تو

ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من
ای بوی هرچه گل، نفس آشنای تو

ای صورت تو آیه و آیینۀ خدا
حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو

صد کهکشانْ ستاره و هفت آسمانْ حریر
آورده ام که فرش کنم زیرپای تو

چیزی عزیز تر ز تمام دلم نبود
ای پارۀ دلم٬که بریزم به پای تو

امروز تکیه‌گاه تو آغوش گرم من
فردا عصای خستگی ام شانه های تو

در خاک هم دلم به هوای تو می تپد
چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو...

اولین عشق من ، مدیرم بود...

سلام ای عطر مریم زیر باران! دوستت دارم...... خودت این ابر عاشق را بباران دوستت دارم........ به باران می سپارم تا به روی شیشه ات از من......هزاران بوسه بنویسد هزاران «دوستت دارم»....... توای رنگین کمان جاری بی انتهای من.......سلام ای عشق بی آغاز وپایان! دوستت دارم....... توای حس نخستینِ شکفتن در بلوغ خاک.......سلام ای اولین رؤیای انسان دوستت دارم........ تو را چون اولین باری که گفتم «آب» می خواهم.. اولین عشق من ، مدیرم بود...ادامه مطلب